اللهم عجل لولیک الفرج
با سلام و عرض خوش آمد گویی خدمت شما دوست و همراه گرامی امید است که با نظرات زیبایتان ما را یاری نمایید

جمعه


صلوات بر محمد بن على بن موسى عليهم السلام‏


اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى عَلَمِ التُّقَى وَ نُورِ الْهُدَى وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ


وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ‏


اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلاَلَةِ وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى‏


فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ‏


دوشنبه

حیفه بسیجی نباشید

 

گاهی وقتها ذهن آدم پر میشه از هزاران علامت سوال و تعجب و می مانی که باید چه کنی و امروز ذهن پر است از سوالهایی که جوابش رو پیدا نمی کردم.اصلا می دونی رفته بودم که بفهمم بسیج چیه؟بسیجی کیه؟چرا اسمش که می یاد پشت یه عده می لرزه؟اصلا اینا کی بودند که بار سنگین جنگ به دوش اینا بود؟و هزاران علامت سوال دیگه.

مونده بودم چه کنم که خوردم به پست یکی از اون با حالاش که الحق بسیجی بود.به او گفتم اومدم تا بدونم تو کی هستی ؟همرزمانت کی بودن و کجان؟،اومدم تا جواب سوالهای بی جوابم رو پیدا کنم.خیلی از هم سن و سالام منتظرن که برم و بهشون بگم.و او فقط لبخندی زد و گفت:بسیج یعنی یه کلبه عشق که توش پر از عاشقه.

بسیج یعنی صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پرگشودن پرستو شدن.

بسیج یعنی یه جنگ،هزاران حماسه.

بسیجی یعنی حاج همت،حاج احمد...یعنی هزاران پاک دیگر.

بسیجی یعنی ترکش درد و سکوت...یعنی تن،مین،پرواز یعنی ایثار.

بسیجی یعنی یه گردان لبخند،خنده،زیبایی،یعنی لطافت.

بسیجی یعنی تو حلالم کن برادر،خداحافظ،یعنی امروز ماندن،فردا پر گشودن...

او از یک نسل می گفت نه سوخته،بلکه سبز،سرخ.

او از هیجده ساله هایی می گفت که عبادت کرده بودند ،کوله بارشان پر بود.

از دخترانی می گفت که هم پای برادران و پدران خود جنگیدند.

آنان هم بسیجی بودند.

او از پرستاری می گفت که در اوج شیمیایی،ماسکش را به رزمنده ای داده بود.او هم بسیجی بود.از پیرمردی می گفت که آمده بود فقط سقا باشد،او هم بسیجی بود و آن دختری که نامه نوشته بود،"خوشا به حالتان کاش جای شما بودم".                                                                            

 

و تو نیز بسیجی هستی،اما یادت باشد،
 
-----------

" وَ الْأَرْضِ و َمَا طَحَاهَا "

قسم به زمين و كسى كه آن را گسترانيده است.

و دحو الارض روزي است كه زمين از زير کعبه كشيده و گسترانيده شد، و روزي است كه رحمت خدا در آن منتشر گرديده و از براى عبادت و اجتماع بذكر خدا در اين روز، اجر بسيار است. روايت است که « امام رضا » عليه السلام فرموده اند: درشب بيست و پنجم ماه ذى القعده حضرت ابراهيم (ع) و حضرت عيسى (ع) متولد شده اند.

در اين روز رسول خدا صلى الله عليه و آله، به قصد حجة الوداع از مدينه با يكصد و چهار هزار يا يكصد و بيست و چهار هزار و حضرت فاطمه (ع) و تمامى اهل بيت خود از راه شجره به مکه عزيمت نمودند.


شنبه

شهدا آدمهای ترسناکی بودند!

تا آنجا که یادم می آید، شهدا آنقدر ها هم که حالا می گویند نازنین نبودند. همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آنقدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبعیض از یادشان برود و آنچنان از خوف خدا غش نکرده بودندکه هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازند.


تا آنجا که یادم هست ،راستی چند هزار سال پیش بود؟


- تجمل پرست ها از بسیجی ها می ترسیدند. مفسد ها، مال مردم خور ها، رانت خوارها، از بسیجی ها می ترسیدند، شهدا آدم های ترسناکی بودند. باور کنید به خدا، این قدر دوست داشتنی بودن هم خوب نیست.


باور کنید به خدا، امام حسین (ع) هم این قدر دوست داشتنی نبود. اگر نمی ترسیدند از او، که قطعه قطعه اش نمی کردند و اسب بر پیکرش نمی‌دواندند و آب بر قبرش نمی بستند و در خیمه ها محصورش نمی کردند.


یکشنبه

بسم رب الشهدا والصدیقین

من واقعا نمی دونم چه جوری می خایم قیامت تو چشمای امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کارکردیم با میراثش؟! تا حالا مادر شهید دیدی؟؟ تا حالا حس یه مادر که بچه اش  رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه مادر شهید با عکس پسرش حرف بزنه .... دیدی یه مادر شهید استخونهای جوان قد بلندش روبغل کنه و با حسرت بگه پسرم روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی .... دیدی یه  مادر شهید هر وقت جوانی رو همراه با مادرش می بینه  نگاهش رو تا اونجایی که چشم کار می کنه دنبالشون بدرقه می کنه  واشک از چشماش می ریزه .... دیگه کسی نیست دست پدر پیر شهدا رو بگیره و بیاره اون ور خیابون ... راستی ما کاریی برای این مادر ها .... پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن  اکثر شهدای ما جوان بودند جوان های ما چه طوری حق این شهدا رو ادا کردند .... حق مادر شهدا را چه طوری ادا کردیم .... تاحالا با دیدن بچه یه شهید حس کردی اگر بابا نداشتید چه می شد ؟؟ تا حالا بچه یه جانباز قطع نخایی رو دیدی که نمی دونه بقل بابا چه مزه ایه و ارزو داره برا یه بارم شده بابا شو تموم قد ببینه نه روی صندلی .....؟! تاحالا بچه یه جانباز شیمیایی رو دیدی که صدای باباش رو همیشه با سرفه شنیده  و ارزو داره برای چند ساعت  هم که شده بابا ش سرفه نکنه و بتونه براش از بچه گی هاش بگه ....هر وقت رفتی بقل بابات و یا با مهربونی صورتد رو بوسیده فکر کردی اگه الان بابات دست نداشت چه طوری می تونست اینقدر قشنگ و مهربون نوازشت کنه .... ما بنا نبود اینجوری بشیم .... مابنا نبود به شهدا جاخالی بدیم .... مابنا نبود جانبازانمون رو خونه نشین کنیم .... خونشون رو مفت بفروشیم .... نفت هم گران شده .... خانه هم گران شده.... نان و.... همه و همه گران شدند .... فقط خون ارزان شده .... خون شهدا ارزان شد .... شهدا فراموش شدند.... طفلکی بچه های شهدا .... وقتی مارو می بینند چقدر جای خالی باباشون رو بیشتر حس می کنند ... عجب روزگاری شده ... جوان های زمان طاغوت شدند شهید همت / باکری / خرازی و.... اما جوان های زمان انقلاب شدند .... اکس خور .... اکس فروش .... کراکی .... فشن و .... عجب جوان های با غیرتی  ابرو گرفته ....  مدل های سر و صورت جدید  و 2008 .... پاچه های شلوارها  بالا تا .... دیگه چی می خواستند شهدامون .... دیگه اسم خیابان هامون  هم داره خود به خود عوض میشه .... خیابان مواد فروش ها .... قرص فروشها .... خیابان .... کرایه ....انگاری اونا از یه سیاره دیگه ای بودند ...  از یه عصر دیگه .... اونا فهمیدن این دنیای پوچ جای موندن نیست ... اونها مال اینجا نبودند ... اینجا مال ماها هستش که موندیم ... محکم بچسبیم به زمین که اسمون مال ماها نیست .... می گفتند نذارید امام تنها بمونه ... ما جوانهای امروزی ما جوانهای انقلاب کاریکاتور امام رو کشیدیم .... گفتند خواهرا ... بعد از ماهم حجاب شما بهای خون ما هستش ... ما هم عمل کردیم و اصلا بی حجاب نشدیم .... همه حرفایی که میگن دروغه .... اصلا بی حجاب نیست توی شهر های ما ... اینهایی که دارن راه می رن و اون شکلین عروسک هستند .... سارا و دارا هستند.... یا باربی  های تازه مسلمون شده هستند .... خوب عروسکم خوشگلش خوبه .... هرچه خوشگل تر مشتریش بیشتر .... اینطورنیست ....  دیگه چی بگم دارم از درد و از ... میسوزم  دارم خفه می شم  چی بگم به کجا رهسپاریم  با سری بلند وسینه ای ستبر روی خون شهدا داریم پا می زاریم و ککمون هم نمی گزه دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی ............

حرف آخر : درد دل همه .... و... و... : عزیزان بیایین فقط دعا کنیم خدا ظهور مولامون ارباب غریبمون یوسف  گمگشته مادرمون حضرت زهرا(س) رو برسونه که با این سرعتی که ماها داریم پیش میریم روی شمر/ حرمله/ ابن ملجم /عمر و .... روداریم سفید می کنیم اون دنیا... فقط از خود شهدا بخایم یاری مون کنند و برا فرج دعا کنیم: اللهم عجل لولیک الفرج

-------------------------

برگرفته از: تا کربلا هست زمین را عشق است