بسم رب الشهدا والصدیقین
من واقعا نمی دونم چه جوری می خایم قیامت تو چشمای امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کارکردیم با میراثش؟! تا حالا مادر شهید دیدی؟؟ تا حالا حس یه مادر که بچه اش رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه مادر شهید با عکس پسرش حرف بزنه .... دیدی یه مادر شهید استخونهای جوان قد بلندش روبغل کنه و با حسرت بگه پسرم روزی که برای اولین بار بغلت کردم از الان سنگین تر بودی .... دیدی یه مادر شهید هر وقت جوانی رو همراه با مادرش می بینه نگاهش رو تا اونجایی که چشم کار می کنه دنبالشون بدرقه می کنه واشک از چشماش می ریزه .... دیگه کسی نیست دست پدر پیر شهدا رو بگیره و بیاره اون ور خیابون ... راستی ما کاریی برای این مادر ها .... پدر ها و شهداشون نکردیم اما هرچی از دستمون میومد کردیم تا فراموش بشن اکثر شهدای ما جوان بودند جوان های ما چه طوری حق این شهدا رو ادا کردند .... حق مادر شهدا را چه طوری ادا کردیم .... تاحالا با دیدن بچه یه شهید حس کردی اگر بابا نداشتید چه می شد ؟؟ تا حالا بچه یه جانباز قطع نخایی رو دیدی که نمی دونه بقل بابا چه مزه ایه و ارزو داره برا یه بارم شده بابا شو تموم قد ببینه نه روی صندلی .....؟! تاحالا بچه یه جانباز شیمیایی رو دیدی که صدای باباش رو همیشه با سرفه شنیده و ارزو داره برای چند ساعت هم که شده بابا ش سرفه نکنه و بتونه براش از بچه گی هاش بگه ....هر وقت رفتی بقل بابات و یا با مهربونی صورتد رو بوسیده فکر کردی اگه الان بابات دست نداشت چه طوری می تونست اینقدر قشنگ و مهربون نوازشت کنه .... ما بنا نبود اینجوری بشیم .... مابنا نبود به شهدا جاخالی بدیم .... مابنا نبود جانبازانمون رو خونه نشین کنیم .... خونشون رو مفت بفروشیم .... نفت هم گران شده .... خانه هم گران شده.... نان و.... همه و همه گران شدند .... فقط خون ارزان شده .... خون شهدا ارزان شد .... شهدا فراموش شدند.... طفلکی بچه های شهدا .... وقتی مارو می بینند چقدر جای خالی باباشون رو بیشتر حس می کنند ... عجب روزگاری شده ... جوان های زمان طاغوت شدند شهید همت / باکری / خرازی و.... اما جوان های زمان انقلاب شدند .... اکس خور .... اکس فروش .... کراکی .... فشن و .... عجب جوان های با غیرتی ابرو گرفته .... مدل های سر و صورت جدید و 2008 .... پاچه های شلوارها بالا تا .... دیگه چی می خواستند شهدامون .... دیگه اسم خیابان هامون هم داره خود به خود عوض میشه .... خیابان مواد فروش ها .... قرص فروشها .... خیابان .... کرایه ....انگاری اونا از یه سیاره دیگه ای بودند ... از یه عصر دیگه .... اونا فهمیدن این دنیای پوچ جای موندن نیست ... اونها مال اینجا نبودند ... اینجا مال ماها هستش که موندیم ... محکم بچسبیم به زمین که اسمون مال ماها نیست .... می گفتند نذارید امام تنها بمونه ... ما جوانهای امروزی ما جوانهای انقلاب کاریکاتور امام رو کشیدیم .... گفتند خواهرا ... بعد از ماهم حجاب شما بهای خون ما هستش ... ما هم عمل کردیم و اصلا بی حجاب نشدیم .... همه حرفایی که میگن دروغه .... اصلا بی حجاب نیست توی شهر های ما ... اینهایی که دارن راه می رن و اون شکلین عروسک هستند .... سارا و دارا هستند.... یا باربی های تازه مسلمون شده هستند .... خوب عروسکم خوشگلش خوبه .... هرچه خوشگل تر مشتریش بیشتر .... اینطورنیست .... دیگه چی بگم دارم از درد و از ... میسوزم دارم خفه می شم چی بگم به کجا رهسپاریم با سری بلند وسینه ای ستبر روی خون شهدا داریم پا می زاریم و ککمون هم نمی گزه دست مریزاد خدایی خیلی با معرفتیم خیلی خیلی خیلی ............
حرف آخر : درد دل همه .... و... و... : عزیزان بیایین فقط دعا کنیم خدا ظهور مولامون ارباب غریبمون یوسف گمگشته مادرمون حضرت زهرا(س) رو برسونه که با این سرعتی که ماها داریم پیش میریم روی شمر/ حرمله/ ابن ملجم /عمر و .... روداریم سفید می کنیم اون دنیا... فقط از خود شهدا بخایم یاری مون کنند و برا فرج دعا کنیم: اللهم عجل لولیک الفرج
-------------------------
برگرفته از: تا کربلا هست زمین را عشق است
1 دیدگاه های شما:
جوانهای قدیم که شیمیایی شدن و الان دیگه دارند نفسهای آخرو میکشن از یاد رفتن چه برسه به ننه باباهای شهدا/
ارسال یک نظر