اللهم عجل لولیک الفرج
با سلام و عرض خوش آمد گویی خدمت شما دوست و همراه گرامی امید است که با نظرات زیبایتان ما را یاری نمایید

سه‌شنبه

یا جواد بن الرضا


ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب           از غربت آن غریب کن یاد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا            در حجره در بسته‌ بغداد امشب
باد، هوهو کنان، خاکستر یتیمی پاشید بر تمام خانه‌های بغداد و خبر، زلزله خیز، تکان داد روزگار در خود فروپیچیده را.
اتفاقی شوم، سایه گسترانیده بر آسمان‌ها.
نمی دانم، شاید خورشید در پرده کسوف افتاده است!
گویا زمین، 25 سال بزرگواری را محروم شد!
گویا زمان، باید از این پس، حسرت به دل کرامت جاری جواد بماند!
انگار همین دیروز بود که خاک، عطر حضورش را نفس کشید و عالم، در سایه مهربانیِ «جواد الائمه» میهمان شد!
انگار همین دیروز بود که حضورش مایه آرامش زمین شد و وجودش، باعث دلگرمی «رضا»!
و امروز که دست‌های توطئه از آستین «ام الفضل» برآمده، زهر عصیان و نفاق چه بر سر قلب رئوفت آورد، امام جوانم؟!
تلخی کینه توزی روزگار را، جگر سوخته ات چگونه تاب آورد، امام جوانم؟!
رستاخیز داغت، کمر روزگار را خواهد شکست.
قیامت اندوهت، به آتش خواهد کشید دلها را.
هنوز، کاخ مأمون می‌لرزد از هیبت حیدری‌ات. هنوز اقیانوس «علم لدنی»ات، جرعه جرعه فرو می‌نشاند عطش جهل بشر را.
تو را می‌برند؛ بر شانه‌های فرشتگان.
کجاست دستان تسلی بخش، تا مرهم زخم‌های «هادی»ات باشند؟
بعد از تو چه کند «علی» در محاصره «معتصم»ها؟
جوان‌ترین حجت خدا! هر بار، با یاد ماجرای تو، پا به پای امام عصر عجل‌الله‌فرجه، تا همیشه روزگار، خون خواهم گریست.

0 دیدگاه های شما:

ارسال یک نظر