روشنگـری
شیوههای مبارزه با فتنه
سیرهی امام علی(ع) در مبارزه با فتنههای زمان خویش، روشنگری و تبیین بود. یكی از نخستین گامهایی كه آن حضرت در مواجهه با مخالفان خود برمیداشت این بود كه تا حد ممكن با فروتنی و تواضع كامل با آنان به گفتوگو میپرداخت و سخنان، براهین و ادلّهی آنان را میشنید و شبهههای فكری آنان را پاسخ میداد. بهعنوان مثال، امام علی(ع) با برخی از افراد گروه اندك قاعدین كه حاضر نشدند با آن حضرت بیعت كنند، به گفتوگو پرداخت و تلاش كرد آنان را به راه حق بازگرداند؛ یا با طلحه و زبیر، سران فتنهی جمل، به كرات گفتوگو كرد و از هیچ تلاشی برای روشنگری آنان فروگذار نكرد و حتی حاضر شد بخشی از اموال و داراییهای خود را به آنان بدهد تا بدینوسیله آنها از زیادهخواهی و تصرف در اموال عمومی درگذرند و با فتنهی خود، موجب ریختن خون انسانهای بیگناه نشوند. ...>
گفتوگوها و مكاتبههای امام علی(ع) با معاویه نیز به حدی رسید كه محققی همچون ابنابیالحدید آرزو میكند ای كاش كار امام علی(ع) بدانجا نمیرسید كه معاویه خود را همسان او بپندارد و در پاسخ نامههای پندآموز و نصایح الهی او، سخنانی وقیح و شرمآور دربارهی آن حضرت بنویسد.
امام علی(ع) در نامهای خطاب به مردم كوفه به افشاگری دربارهی فتنهی جمل پرداخت و دلایل آنان برای مقابله با خود را بهانهای بیش ندانست: "اما بعد، من شما را از كار عثمان به گونهای كه شنیدنش چون دیدن آن باشد، آگاه میسازم. مردم بر او خرده گرفتند و من یكی از مهاجران بودم كه بیشتر خشنودی او را میخواستم و كمتر از دیگران او را سرزنش میكردم. اما طلحه و زبیر آسانترین كارشان آن بود كه بر او بتازند و نرمترین برنامهشان اعمال فشار بر وی بود. عایشه نیز ناگهان خشم درونی خود را بر وی آشكار كرد. سپس گروهی برای كشتن عثمان مهیا شدند و او را كشتند و مردم بدون اكراه و اجبار، بلكه از روی رضا و اختیار با من بیعت كردند."
آن حضرت در سخنی جداگانه به افشاگری دربارهی طلحه پرداخت و در تحلیل مخالفت او با خود فرمود: "به خدا طلحه به این كار نپرداخت و خونخواهی عثمان را بهانه نساخت، جز از بیم آنكه خون عثمان را از او خواهند؛ زیراكه در اینباره متهم مینمود و در میان مردم آزمندتر از او به كشتن عثمان نبود."
امام علی(ع) همین سخن را دربارهی عایشه و زبیر، دیگر سران فتنهی جمل نیز فرمود: "آنان به دنبال خونی هستند كه خود ریختهاند."
حضرت در خطبهی یكصد و سی و هفتم نهجالبلاغه به روشنگری بیشتری دربارهی طلحه و زبیر میپردازد: "آنان حقی را میخواهند كه خود رها كردند و خونی را میجویند كه خود ریختند... نخستین گامی كه باید در راه عدالت بردارند، آن است كه خود را محكوم شمارند..."
در جریان فتنهی نهروان نیز روشنگریهای امام موجب نجات بسیاری از فتنهزدگان شد. روشنگریهای امام علی(ع) و پارهای از یاران او مانند ابنعباس موجب شد حدود دو سوّم از جمعیت دوازدههزار نفری خوارج نهروان مجدداً به سپاه امام علی(ع) برگردند و از فتنهی نهروان رهایی یابند."
امام علی(ع) دربارهی شعار اصلی خوارج كه میگفتند "لا حكم الّا لله"، فرمود كه سخن حقی است اما آنان از این سخن، منظور باطلی دارند. همهی مسلمانان قبول دارند كه در مقابل حكم خداوند هیچكس حق تشریع ندارد؛ اما منظور از این سخن آن است كه حاكم و فرمانروایی جز خداوند نیست. "حالیكه مردم را حاكمی باید نیكوكردار یا تبهكار، تا در حكومت او مرد باایمان كار خویش كند و كافر بهرهی خود برد. تا آنكه وعدهی خود سر رسد و مدت هر دو در رسد."
0 دیدگاه های شما:
ارسال یک نظر